موانع ازدواج دختران و پسران از دید خود آنها

●موانع ازدواج دختران و پسران» از دید خود آنها چیست؟مطالعات ملی نشان می دهد در حالی که «نداشتن ثبات شغلی»، پس از «بیکاری» از مشکلات و موانع اصلی ازدواج پسران از منظر کل جوانان است، «آزاد نبودن در انتخاب همسر دلخواه» پس از «پیدا نکردن فردی که به عنوان همسر دارای خصوصیات دلخواه باشد» مهمترین مانع ازدواج دختران جوان به شمار می‌رود.کل جوانان «نبود حس مسئولیت پذیری در فرد» را چهارمین مانع ازدواج برای دختران و «نداشتن توان مالی کافی» برای پسران می دانند و پس از آن پسران «پیدا نکردن فردی که به عنوان همسر دارای خصوصیات دلخواه باشد» را دارای اهمیت دانسته اند.پس از این عامل در حالی که «عدم امکان تهیه مسکن مناسب» به عنوان یکی از مشکلات پسران برای ازدواج است «بی برنامه بودن در زندگی» برای دختران از مشکلات اصلی ازدواج مطرح می شود.به گزارش ایسنا، «وجود ملاک های سختگیرانه خانواده در ازدواج» برای دختران، بیش از پسران تبدیل به مشکل شده است؛ چرا که این عامل در رتبه هفتم سلسله مراتب موانع ازدواج دختران قرار داشته و برای پسران در اولویت شانزدهم قرار دارد.در حالی که از منظر پسران جوان کشور، برای پسران «شروط دست و پا گیر خانواده دختر» در رتبه نهم موانع ازدواج قرار دارد «سختگیر بودن در انتخاب همسر» برای دختر در این مرتبه قرار می گیرد.گفتنی است «نقص جسمانی» ، «عدم بلوغ شخصیتی کافی در فرد» و «ناتوانی والدین در راهنمایی برای ازدواج» در میان دختران در این سلسله مراتب دارای رتبه بالاتری است.در حالی که «نداشتن کارت پایان خدمت وظیفه یا معافیت» برای پسران به عنوان مانع ازدواج مطرح است، دختران دارای مشکلی به نام «ناتوانی مالی والدین در تدارک ازدواج برای فرزندان» هستند؛ این در شرایطی است که با وجود مانعی به نام «اولویت دادن به ادامه تحصیل» برای ازدواج دختران، پسران به ادامه تحصیل به عنوان مانعی برای ازدواج نگاه نمی کنند.به گزارش ایسنا این تحقیق بیانگر آن است که «شروط دست و پاگیر خانواده دختر» برای پسران در مرتبه نهم مشکلات ازدواجشان قرار دارد، اما در مقابل «فراهم نبودن جهیزیه» برای دختران مطرح می شود.در حالی که از سوی جوانان «فراهم نبودن وسایل زندگی» نوزدهمین مشکل پسران برای ازدواج نام برده شده است، دختران «محدود بودن دایره انتخاب همسر» را مشکل خود می دانند. این تحقیق نشان می دهد که دختران بیش از پسران به «بلوغ شخصیتی کافی در فرد» برای ازدواج اهمیت می دهند؛ چراکه نبود این ویژگی در میان موانع ازدواج دختران دارای جایگاه دهم و برای پسران دارای رتبه دوازدهم است.

شایسته سالاری

در کتاب الفبای جامعه شناسی، تألیف لاوسون وگـــارود، شـــایـسـتـــه ســـالاری یـــا مــریـتــاکــراســی Meritocracy چنیـن تعـریـف شـده اسـت: "نظـام شایسته سالاری عبارت است از نظامی که در آن مزایا و موقعیت های شغلی تنها براساس شایستگی و نه بر مبنای جنسیت، طبقه اجتماعی، گروه قومی یا ثروت به افراد تفویض می شود." از سـوی دیگر، بیلتون هم در کتاب مبانی جامعه شناسی خود، اصطلاح شایسته سالاری را ایـنـگـونـه تـعـریـف کـرده اسـت: "شـایسته سالاری دیدگاهی است که براساس آن شهروندان از طریق نظام های آموزشی مدرسه ای و دانشگاهی و با تـلاش و کوشش فراوان، استعداد های خود را شکوفا کرده و در نهایت، در جامعه فارغ از طبقه اجتماعی، ثروت، نژاد، قومیت و جنسیت برای تصدّی مناصب مختلف، تنها براساس شایستگی ذاتی برگزیده می شوند." بـراسـاس یـک تـعـریف رایج و پذیرفته شده، شایسته سالاری عبارت است از یک نظام حکومتی مبتنی بر شایستگی ذاتی حاکمان و نه براساس ثروت یـا مـوقـعـیـت اجـتـمـاعـی آنـان. به عبارت ساده تر، شایستگی ترکیبی از هوش خدادادی همراه با کار و تلاش فراوان است. بر همین اساس، می توان گفت که موقعیت هر شهروندی در جامعه حاکی از لیاقت ذاتی او می باشد. دولت ها نیز همین وضعیت را دارند، یعنی اکثریت آنها براساس شایستگی که دارند، حاکمیت جامعه را بر عهده می گیرند و تبار و نسب آنها در این میان نقش اصلی را بازی نمی کند. برخی معتقدند که سیستم ارتش های جهان شاید بهترین مثال برای سازمان های شایسته سالار باشد، زیرا در نظم و نظام ارتشی هر فرد تنها براساس شایستگی که از خود نشان می دهد، به درجه بالاتر ارتقاء پیدا می کند. ● اساس شایسته سالاری اصطلاح شایسته سالاری برای اولین بار توسط مایکل یانگ، جامعه شناس انگلیسی، در سال ۱۹۵۸ در کتاب "طلوع شایسته سالاری،" مطرح شد. وی در کتاب خود موقعیت اجتماعی افراد را در آینده، ترکیبی از بهره هوشی و تلاش و کوشش فراوان دانسته بود. یانگ در این کتاب پیش بینی کرده بود که این نظام اجتماعی جدید در نهایت به یک انقلاب اجتماعی منجر می شود که در آن توده های مردم، حاکمان و نخبگانی را از قدرت خلع می کنند که از احساسات و نیازهای عامه مردم، فاصله گرفته اند. با وجودی که این تعریف از شایسته سالاری یک معنی منفی در ذهن تداعی می کند، ولی خیلی ها معتقدند که هیچ نظام و سیستمی بهتر و عادلانه تر از نظام شایسته سالاری برای جوامع مختلف نیست. به باور آنها، نظام شایسته سالار بسیار عادلانه تر و کارآمدتر از سایر نظام های سیاسی و اجتماعی موجود است و در نهایت، به تبعیض های اجتماعی پایان می دهد. ● هواداران شایسته سالاری هان فی، فیلسوف چینی هم عصر کنفوسیوس، طرفدار ایجاد یک نظام شایسته سالار در حکومت و جامعه بود. وی از هواداران مکتب قانون که اکنون به فلسفه قانون گرایی مشهور است، به حساب می آید. به خاطر تلاش ها و کوشش های فیلسوف هان فی، قـانـون گـرایـی کـه مشخصه اصلی آن ضدّیت با اشرافی گرایی و حمایت از عناصر شایسته سالاری است، اکنون یک بخش کلیدی از فلسفه و سیاست چین را تشکیل می دهد. در عصر مغول ها شایسته سالاری اولین پایه و اساس انتخاب فرماندهان و ژنرال های امپراتوری مغول بود. برای مثال، چنگیزخان کسانی را برای این مناصب انتخاب می کرد که براساس سلسله مراتب نظامی، شایستگی تصدی آن را داشتند. وی حتی هـنـگـام دسـتـگیری سربازان و فرماندهان ارتش متخاصم، در صورتی که مشاهده می کرد آنان به فرمانده و فرمانروای خود وفادار هستند، به آنها احترام می گذاشت. همچنین با وجودی که انقلاب ناپلئونی فرانسه در ظاهر مقداری دیکتاتور مابانه به نظرمی رسید، ولی برخی ها معتقدند که نظام حکومتی ناپلئون نیز مبتنی بر نوعی شایسته سالاری بود، زیرا بعد از انقلاب سال ۱۷۹۲، تقریباً تمامی اعضای هیأت حاکمه سابق از میان برداشته شدند، به گونه ای که ناپلئون مجبور شد برای انتخاب نیروهای حکومتی از میان بهترین افراد، از افسران ارتش، انقلابیون وفادار به نظام و مردم و برخی از اشرافیون سابق نظیر نخست وزیر، کسانی را برگزیند که شایستگی تصدّی مشاغل و مناصب محوله را داشته باشند؛ هـــرچـنــد در نـهــایــت ایــن نـظــام نـیــز بــه جــای شایسته سالاری به فامیل گرایی منحرف گردید. ● از سنگاپور تا فنلاند شـایـد در مـیـان کـشـورهـای مـعـاصـر جـهـان، جمهوری سنگاپور تنها کشوری باشد که با تأکید برشناسایی و رشد جوانان نخبه برای تصدّی مشاغل مـدیـریتـی کشـور، نـزدیـک تـریـن نظـام را به نظام شایسته سالاری نسبت به سایر کشورهای جهان در اختیار داشته باشد. در این کشور برای مدارک و مدارج علمی و دانشگاهی اهمیت ویژه ای قایل هستند، زیرا از نگاه رهبران این کشور، داشتن مدارک علمـی بیانگر تلاش و کوشش فراوان همراه با استعداد و هوش شهروندان است. نکته جالب توجه اینکه، دولت سنگاپور حتی برای شهروندان مالزیایی در همه مقاطع اعم ازدانشگاه، قراردادهای دولتی، مناصب سیاسی و غیره،برابری قائل بوده و در این موارد تنها به شایستگی ذاتی افراد توجه می کند. مـثــال دیـگــری ازکـشــورهــای دارای نـظــام شایسته سالاری، فنلاند قرن نوزدهم است که با وجود حاکم بودن طبقه اشراف، ولی در عمل افراد بـاسـواد و تحصیلکـرده بـر ایـن کشور حکومت می کردند. در واقع، در قرن ۱۹ میلادی در این کشور اگـرچـه تبـار و ثـروت بـر فـرصـت سـوادآمـوزی شـهروندان تأثیر می گذاشت، اما در نهایت این تحصیلات عالیه بود که برای تصدّی مناصب دولتی و غیردولتی، ملاک اصلی قرار می گرفت.

ماهنامه اقتصاد ایران

راه های کسب آرامش

1- جلوی گریه خود را تگیرید و گهگاهی گریه کنید.

2- افراد آرام دائم به خود می گویند که برای تغییر گذشته کاری نمی توان انجام داد پس باید از ادامه زندگی لذت

برد.

3- حداقل روزی 15 دقیقه را در سکوت کامل بگذرانید و به آنچه که می خواهید در زندگی به دست آورید فکر کنید.

4- هنگامی که احساس می کنید ذهنتان پر از افکار گوناگون است و هیچ جای خالی در آن وجود ندارد با قدم زدن

سعی کنید ذهن خودتان را خالی کنید.

5- به کودکان نگاه کنید و ببینید چگونه از زندگی لذت می برند. زندگی با آرامش را از کودکان یاد بگیرید.

6- سعی کنید به داشته های خود قناعت کنیدو در این صورت احساس رضایت بیشتری از زندگی خواهید کرد.

7- اکسیژن باعث می شود مغز شما بهتر فعالیت کند. پس در محل زندگی و کار خود گیاه نگاه دارید.

8- این همه عجله برای چیست؟ به یاد داشته باشید سرعت حرکت شما با احساس شما رابطه مستقیمی داردو

پس سعی کنید عجول و شتابزده نباشید.

9- شوخی روش خوبی برای رسیدن به آرامش است . پس شوخی طبع باشید.

10- لحظات زیبای زندگیتان را بایگانی کنید. سعی کنید از این لحظات فیلم و عکس تهیه کنید و در لحظات ناراحتی

به آن نگاه کنید تا به یاد

بیاورید زندگی همیشه برای شما تلخ و دشوار نبوده است.

11- آرام سخن گفتن باعث می شود ظربان قلب و تنفس شما کم شود و این پایین آمدن ضربان قلب آرامش

بیشتری به شما می دهد.

12- شاد کردن دیگران باعث می شود احساس و انرژی مثبتی به شما منتقل شود.

15- هر چند وقت یک بار ساعتتان را باز کنید و اجاره بدهید از شر فشار زمان نجات پیدا کنید.

16- مسافرت به شما کمک خواهد کرد تا برای مدتی فکر شما آزاد باشد واثرات مسافرت پس از برگشت به

خوبی در زندگی روزمره شما نمایان خواهد شد.

17- دیگران را ببخشید. زیرا بخشش و شاد کردن دیگران یکی از مسائل زندگی بخش است.

18- سعی کنید در هنگام عصبانیت خود را به گونه ای تخلیه کنید . مثلا به بالای پشت بام بروید و فریاد بکشید

19- لباسهای راحت و گشاد باعث آرامش می شوند.

20- سعی کنید به موقع غذا بخورید و از غذا خوردن لذت ببرید. زیرا غذا خوردن باعث آرامش سیستم عصبی می

شود.