جرم شناسی

در عصر ما افزایش بی‌رویه جرائم و ناکارآمد بودن شیوه اعمال کیفر در مبارزه علیه جرم، گرایش روز افزون به استفاده از نتایج تحقیقات جرم شناسی و یافته‌های آن در پیش‌گیری از جرم را در سیاست‌گذاری جنایی در سطح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی از سوی دولت ها غیر قابل اجتناب کرده‌ است. به طوری که امروز اهتمام دولت‌ها به امر پیش‌گیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین بر اساس یافته‌های جرم شناسی یکی از اقدامات مهمی است که از سال ۱۹۵۰ میلادی تحت حمایت سازمان ملل متحد در اغلب قوانین کشورهای مختلف جهان پیش‌بینی و پذیرفته شده است.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز، قانونگذار در بند پنجم از اصل ۱۵۶ این قانون، اقدام مناسب برای پیش‌گیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین، را یکی از وظایف عمده ی قوه ی قضاییه قرار داده است.
در این مقاله که به بررسی استفاده از نتایج تحقیقات جرم‌ناشی در پیش‌گیری از جرم اختصاص دارد، کوشش می‌شود تا نشان داده شود که نتایج این پژوهش چگونه ممکن است با تولید اطلاعات علمی پیرامون جرم و دانش مورد نیاز آن، تفکر و اندیشه تصمیم‌گیرندگان را نسبت به بهر‌ه‌گیری از یافته‌های جرم‌شناسی به منظور پیش‌گیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین در اتخاذ سیاست‌گذاری جنایی تحت تأثیر قرار دهید و مطالب آن ضمن یک مقدمه و در سه گفتار ارائه می‌شود.
▪ گفتار اول- مفاهیم واژه‌های پیش‌گیری از جرم و سیاست جنایی. که در آن راجع به تعریف پیش‌گیری از وقوع جرم و روش های مختلف آن هم چنین تعریف سیاست جنایی و انواع آن مطالعه و بررسی می‌شود.
▪ گفتار دوم- رابطه ی همزیستی تحقیقات جرم‌شناسی و سیاست‌گذاری، عوامل و موانع، که در آن کاربرد تحقیقات جرم‌شناسی در شکل‌گیری انواع پیش‌گیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین، علل و موانع مربوط به تحقیق، هم چنین سیاست‌گذاری جنایی بررسی می‌شود.
▪ گفتار سوم – تأثیر یافته‌های جرم‌شناسی در تولید اطلاعات و دانش مورد نیاز سیاست جنایی، که در آن راه‌حل‌های علمی مربوط به پیش‌گیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین برای رفع نیاز و ضرورت ناشی از کاستی‌های قوانین موجود بررسی می‌شود.
● تحقیقات جرم‌شناسی کاربردی در پیش‌گیری از جرم و تأثیر آن در توسعهٔ سیاستگذاری جنائی
۱ ـ شناخت مسأله و اهمیت آن:
مطالعه تاریخ حقوق کیفری نشان می‌دهد که اندیشه پیش‌گیری از جرم و اصلاح مجرمین در نظامات حقوق کیفری همواره مطمح نظر بوده است زیرا از دیدگاه حقوق کیفری، بزهکار کسی است که بر اثر ارتکاب جرم مستحق مجازات است نمودی از واکنش اجتماعی فایده‌گر است که از طریق مبارزه سرکوبگرانه و به هدف پیش‌گیری از جرم بر مجرم تحمیل می‌گردد. بدین معنی که ایجاد ترس ناشی از اعمال مجازات بر مجرم نه تنها او را از اندیشه‌های مجرمانه بعدی منصرف می‌کند، بلکه با اجرای کیفر درباره محکوم علیه به سایر افرادی که بالقوه اندیشه ارتکاب جرم را در سر می‌‌‌پرورانند درس عبرتی می‌دهد تا از ارتکاب جرم خودداری کنند. بدین ترتیب کیفر عامل پیش‌گیری کننده از جرم محسوب می‌گردد. براساس این بینش اقدام قانونگذار در تشدید مجازات نیز همواره به عنوان یک عامل پیش‌گیری کننده مورد توجه بوده است. اما با گذشت زمان دامنه مداخله حقوق کیفری از طریق اعمال مجازات به هدف پیش‌گیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین در جامعه به علل مختلفی از قبیل افزایش بی‌رویه آمار جرائم و کثرت عناوین و احصاء جرائم در مجموعه قوانین کیفری به ویژه در زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی و بعضاً نیز به دلیل غیر قابل اجراء بودن برخی از احکام کیفری صادره از دادگاهها، و در مجموع به علت ناکار‌آمدی این‌گونه سیاست جنائی در مبارزه ریشه‌ای با بزهکاری، موجب پیدایش جنبش‌های علمی و پدید آمدن رویکرد‌های جدید جرم‌شناسی کاربردی برای مبارزه با بزهکاری و انجام اقدامات پیش‌‌‌گیرانه غیر کیفری برای خشکانیدن ریشه‌های جرائم و بهره‌گیری از یافته‌های جرم‌شناسی شده است.
بدین ترتیب تحقیقات علمی و دست‌آوردهای جرم‌شناسی در یک سده اخیر، ضرورت ایجاد تدابیر پیش‌گیرانه قبل از وقوع جرم را برای کنترل بزهکاری به عنوان یکی از ابزارهای سیاست جنایی در عصر ما مطرح و آشکار ساخته است و همین امر باعث توجه بیشتر به علل بزهکاری و شناخت شخصیت بزهکاران را به نظام عدالت کیفری شناسانده است. مع‌هذا آگاهی و معرفت ناشی از یافته‌های جرم‌شناسی در تدوین سیاست جنائی جامعه در محدوده مقولات حقوق کیفری همچنان باقی مانده است.
در این رابطه موقعیت و جایگاه پیش‌گیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین در بینش قانونگذار جمهوری اسلامی ایران نیز براساس پیش‌گیری سنتی حقوق کیفری استوار می‌باشد. لیکن با گذشت زمان و به علل گوناگون از قبیل کثرت عناوین مجرمانه مذکور در مجموعه قوانین جزائی و رشد روزافزون جرائم و افزایش بی‌سابقه آمار زندانیان در کشور سیاست جنائی موجود را با چالش‌های زیادی مواجه نموده است و این امر در جریان اقداماتی که در جهت توسعه قضائی در قوه قضائیه در جریان است. بیش از پیش توجه مسئولین و دست‌اندرکاران این قوه را به منظور اقدامات لازم، در جهت اجرای بند پنجم اصل ۱۵۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، برای اتخاذ سیاست جنائی معقول با استفاده از یافته‌‌های جرم‌شناسی برای پیش‌گیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین در دستور کار قوه قضائیه قرار داده است
ناگفته نماند اقدام برای کاربردی کردن دست‌آوردهای جرم‌شناسی در پیش‌گیری از جرم و اصلاح مجرمین، در تدوین ساختمان سیاست جنائی به شکل جدید در مبارزه با بزهکاری مثل هر تحول و تغییر دیگری متضمن پرسشهای متعددی از قبیل: نقش یافته‌های جرم‌شناسی در تدوین سیاست جنائی تا چه حدی است؟ استفاده از داده‌های جرم‌شناسی چه تأثیری در تأمین عدالت کیفری دارد؟ در چه شرایطی لزوم بهره‌گیری از یافته‌های جرم‌شناسی بیشتر احساس می‌گردد؟ و نظایر اینها است.
در این مقاله تلاش می‌شود که با توجه به پرسشهای یاد شده و نگاهی سریع به دست‌آوردهای جرم‌شناسی در پیش‌گیری از جرم و اصلاح مجرمین، با تولید و ارائه اطلاعات علمی درباره جرم، و دانش مورد نیاز، برای مقابله با بزهکاری، تفکر و اندیشه تصمیم گیرندگان کشورمان را در این زمینه، برای بهره‌گیری از یافته‌های جرم‌شناسی به منظور پیش‌‌گیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین در تدوین سیاست جنائی را بیش از پیش تحت تأثیر قرار دهد.
● مفاهیم واژه‌های پیش‌گیری از جرم و سیاست جنائی
همچنانکه گفتیم، در یکی دو قرن اخیر تحت تأثیر تحقیقات جرم‌شناسی، علاقه روز افزونی نسبت به بهره‌گیری از نتایج تحقیقات جرم‌شناسی کاربردی در توسعه سیاست‌گذاری جنائی در بخش‌های مختلف نظام عدالت کیفری، بوجود آمده است به علاوه استفاده از این معرفت، ضرورت بهره‌گیری از تدابیر و وسائل پیش‌گیرانه از وقوع جرم، به عنوان یکی از ابزارهای سیاست جنائی در سطوح مختلف قضائی، اجرائی و پلیسی در مبارزه با جرم را آشکار ساخته است در نتیجه این بینش، مفهوم پیش‌گیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین که در گذشته به‌طور عمده از رسالت‌های حقوق کیفری به شماره می‌آمد امروزه متحول و مفهوم آن گسترش یافته است بنحوی که توجه به مفهوم خاص پیش‌گیری جرم‌شناسانه در تدوین سیاست جنائی در کنار پیش‌گیری کیفری سابق قرار گرفته است به‌طوری که اغلب حقوقدانان کیفری معاصر معتقدند که سیاست جنائی نمی‌تواند نسبت به نتایج جرم‌شناسی بی‌بهره باشد از این دیدگاه پیش‌گیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین به دو قسم قابل تقسیم است. یکی پیش‌گیری عام و دیگری پیش‌گیری خاص است.
۱ ـ مفهوم عام پیش‌گیری از وقوع جرم:
پیش‌گیری در این معنا، عبارت است از کلیه اقدامات و تدابیری است که برای مبارزه با بزهکاری صورت می‌گیرد اعم از واکنش‌های جامعه علیه جرم از قبیل مجازات یا اقدامات تأمینی و تربیتی و جبران ضرر و زیان مجنی‌علیه، فردی کردن مجازاتها و اعطای آزادی مشروط و استفاده از مجازاتهای جایگزین حبس، باز‌پروری و هر اقدامی که برای اصلاح مجرم و جلوگیری از تکرار جرم در آینده صورت می‌گیرد. همچنین سایر نمود‌های واکنش اجتماعی که در جهت تقلیل یا از بین بردن علل بزهکاری و قبل از وقوع جرم به منظور خنثی کردن عوامل جرم‌زای محیط خانوادگی، اجتماعی بزهکار که در تکوین جرم مؤثرند بعمل می‌آید و نیز فعالیتهایی که برای جلوگیری از فعلیت یافتن اندیشه‌های مجرمانه بزهکاران در جامعه صورت می‌گیرد. بنابراین مفهوم پیش‌گیری در معنای عام طیف وسیعی از انواع پیش‌گیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین را اعم از پیش‌گیری کیفری و پیش‌گیری غیر‌کیفری را در برمی‌گیرد.
۲ ـ مفهوم خاص پیش‌گیری از وقوع جرم:
پیش‌گیری در این معنا، عبارت است از تعیین و استفاده از مجموع وسائل و تدابیری است که به هدف مهار کردن بهتر بزهکاری، از طریق از بین بردن یا خنثی کردن عوامل جرم‌زای محیط زندگی بزهکار بدون توسل به اعمال مجازات یا اقدامات تأمینی و تربیتی و قبل از وقوع جرائم در یک جامعه معینی یا یک شهر یا منطقه‌ای از یک شهر به مرحله اجراء گذارده می‌شود.
● این شیوه پیش‌گیری از جهات زیر حائز اهمیت است.
▪ نخست، این که اقدامات پیش‌گیرانه بایستی از وقوع جرم و نسبت به جامعه آماری معینی و به هدف جلوگیری از ارتکاب جرم باشد.
▪ دوم، این اقدامات منحصراً بایستی شامل تدابیر وسائلی باشد که فاقد خصیصه‌های رنج‌آور و ارعاب باشد.
▪ سوم، اقدامات پیش‌گیرانه لزوماً بایستی ناظر به تدابیر حمایتی، از قبیل حمایت‌های انسانی و اخلاقی نسبت به بزهکار در محیط خانواده، مدرسه، و محل کار باشد.
بنابراین سیاست جنائی در خصوص پیش‌گیری خاص، ناظر به تعیین مؤثر‌ترین ابزار و وسائل برای مهار کردن بزهکاری از دو جهت قابل توجه می‌باشد. یکی این که، اقدامات پیش‌گیرانه از طریق از بین بردن یا به حداقل رسانیدن تأثیر عوامل جرم‌زای محیط زندگی بزهکار و قبل از وقوع جرم صورت گیرد و دیگری ناظر به از بین بردن فرصت‌های مناسب ارتکاب جرم از مجرمین بدون توسل به کیفر یا اجرای آن است.
به علاوه پیش‌گیری خاص شامل انواع مختلفی است که مهمترین آنها عبارتند از پیش‌گیری اجتماعی و مدل‌های آن، و پیش‌گیری وضعی و مدل‌های آن و پیش‌گیری زودرس می‌باشد.
۳ ـ مفهوم سیاست جنائی
سیاست به معنی درک و تدبیر و چاره اندیشی پیرامون مسائل جامعه است و جنائی ناظر به پدیده‌های مجرمانه است که بر روی هم به معنی تدبیر و چاره اندیشی در مقابله با جرم استعمال می‌شود.
مطالعه تاریخ حقوق کیفری نشان می‌دهد که اصطلاح سیاست جنائی نخستین بار توسط دانشمندان آلمانی (فویرباخ) در کتاب حقوق کیفری او که در سال ۱۸۰۳ میلادی منتشر شده است مورد استفاده قرار گرفته است به عقیده این دانشمند سیاست جنائی به مجموعه‌ای از شیوه‌های سرکوبگرانه‌ای اطلاق می‌شود که دولت با توسل به اجرای آن‌ها علیه جرم واکنش نشان می‌دهد. یا به سخن کوتاه چاره‌اندیشی حکومت قانونمند در چارچوب نظام کیفری، سیاست جنائی نامیده می‌شود این تعریف بر دو رکن استوار می‌گردد، یکی(اعمال شیوه‌های سرکوبگرانه) و دیگری فعالیت‌های دولت در چارچوب اصل قانونی بودن جرم و مجازات که مسؤولیت اجرای آنها را بر‌عهده دارد. که نوعی سیاست جنائی مضیق را تشکیل می‌دهد

عدالت اجتماعی

مفهوم و ابعاد عدالت اجتماعى
برابرى از مهم‏ترین ابعاد و بلکه اصلى‏ترین معناى عدالت است. معناى برابرى این است که همه افراد صرف نظر از ملیت، جنس، نژاد و مذهب، در إزاى کار انجام شده از حق برابر به منظور استفاده از نعمت‏هاى مادى و معنوى موجود در جامعه برخوردار باشند.2 مبناى برابرى این است که: «انسان‏ها به حسب گوهر و ذات برابرند... و از این نظر، دو گونه یا چند گونه آفریده نشده ‏اند».3 یا به فرمایش رسول اکرم‏صلى الله علیه وآله: «الناس کأسنان المشط؛4 مردم مثل دانه‏هاى شانه هستند». اما آیا برابرى ذاتى انسان‏ها سبب برابرى آنها در همه زمینه‏ها مى‏باشد؟ و آیا تفاوت استعدادها و شایستگى‏هاى افراد باعث نابرابرى آنها با سایرین نمى‏شود؟
ارسطو برابرى را در لحاظ نمودن افراد در برخوردارى از ثروت، قدرت و احترام مى‏داند و معتقد است باید با هر کس مطابق با ویژگى‏هایش برخورد کرد.5 از طرف دیگر، عده‏اى برپایى مساوات عادلانه را در دادن میزان آزادى، معقول مى‏دانند تا میدان براى فعالیت کلیه افراد فراهم گردد:
به موجب این که مقدار فعالیت‏ها و کوشش‏ها یکسان نیست، اختلاف و تفاوت به میان مى‏آید: یکى جلو مى‏افتد و یکى عقب مى‏ماند؛ یکى جلوتر مى‏رود و یکى عقب‏تر... به عبارتى، معناى مساوات این است که هیچ ملاحظه شخصى در کار نباشد.6
برابرى اجتماعى در سه عرصه سیاسى، فرهنگى و اقتصادى نمود مى‏یابد. بسط و توضیح هر یک از این موارد در قسمت‏هاى مربوط به عدالت سیاسى، اقتصادى و فرهنگى بیان خواهد شد.
قانون‏مندى‏

قانون مجموعه مقرراتى است که براى استقرار نظم در جامعه وضع مى‏گردد. کارویژه اصلى قانون، تعیین شیوه‏ هاى صحیح رفتار اجتماعى است و به اجبار از افراد مى‏خواهد مطابق قانون رفتار کنند. طبق اصول جامعه شناختى، فردى بهنجار تلقى مى‏شود که طبق قوانین جامعه رفتار نماید. اما آیا متابعت از هر قانونى سبب متصف شدن افراد به صفت عدالت مى‏گردد؟
در پاسخ باید گفت که هر قانونى توان چنین کارى را ندارد. قانون در صورتى تعادل‏بخش است که خود عادلانه باشد و عادلانه بودن قانون به این است که منبع قانون، قانون گذاران و مجریان آن عادل باشند. تنها در چنین صورتى است که قانون‏مندى افراد سبب عادل شدن آنها مى‏گردد. قانون علاوه بر عادلانه بودن باید با اقبال عمومى مردم نیز مواجه شود که البته وقتى مردم منبع قانون را قبول داشته باشند و به عدالت قانون‏گذاران و مجریان آن اعتماد یابند، قانون را مى‏پذیرند و به آن عمل مى‏کنند.
در جامعه دینى که اکثریت آن را مسلمانان تشکیل مى‏دهند، قانون حاکمْ قانون اسلام است، زیرا منبع آن را مردم پذیرفته ‏اند، لذا قانون مى‏تواند امر و نهى کند و عمل به آن عادلانه است. به طور کلى، هماهنگى مستمر انسان با هنجارهاى اجتماعى و سنن و آداب منطقى جامعه، از مظاهر عدالت انسانى است و فرد را جامعه ‏پسند و استاندارد معرفى مى‏کند.7 علامه محمدتقى جعفرى در این مورد مى‏نویسد:
زندگى اجتماعى انسان‏ها داراى قوانین و مقرراتى است که براى امکان‏پذیر بودن آن زندگى و بهبود آن وضع شده‏اند، رفتار مطابق آن قوانین، عدالت و تخلف از آنها یا بى‏تفاوتى در برابر آنها، ظلم است.
اعطاى حقوق‏

منظور از حق امتیاز و نصیب بالقوه‏ اى است که براى شخص در نظر گرفته شده و بر اساس آن، او اجازه و اختیار ایجاد چیزى را دارد یا آثارى از عمل او رفع شده و یا اولویتى براى او در قبال دیگران در نظر گرفته شده است و به موجب اعتبار این حق براى او، دیگران موظف‏ اند این شئون را محترم بشمارند و آثار تصرف او را بپذیرند

9- طبق تعریف مذکور، عدالت زمانى تحقق مى‏یابد که به حقوق دیگران احترام گذاشته شود و اجازه و اختیار و یا تصرفى که حق فرد است، به او داده شود و از تجاوز به حقوق فرد پرهیز گردد. حق در معناى ذکر شده به معناى آن چیزى است که باید باشد - چه تا به حال رعایت شده باشد و چه نشده باشد10 - نه به معناى آن چه که هست.
هر چیزى در جامعه داراى حق است و تعادل اجتماع هنگامى میسر مى‏گردد که این حقوق مراعات شود؛ براى مثال، یکى از بزرگ‏ترین حقوقى که افراد بشر دارند، حق تعیین سرنوشت است، حال اگر به دلایلى این حق از انسان سلب گردد به عدالت رفتار نشده است. براى اجراى خوب این بُعد از عدالت اجتماعى، کارهایى باید صورت گیرد: نخست، باید حقوق، اولویت‏ها و آزادى‏هاى افراد معین و مشخص شود؛ دوم، جایگاه صحیح این حقوق تعیین گردد و سوم، این حقوق به درستى و از سوى افراد و مراجع ذى‏صلاح مراعات شود. همه افراد به شناخت حقوق متقابل خود با دیگران ملزم‏اند. سعادت و کمال هر انسانى در گرو شناخت و مراعات حقوقى است که بر گردن اوست.
توازن‏

توازن با توزیع عادلانه ارتباط بسیارى دارد. البته نه تنها به این معنا که امکانات به طور شایسته و صحیح به افراد مستحق برسد، بلکه علاوه بر آن، امکانات به حد لازم و مورد نیاز وجود داشته باشد. هر چیزى که اجتماع لازم دارد، باید به اندازه کافى موجود باشد.
نکته دیگر در بحث توازن، این است که امکانات به نحو صحیح در جامعه تقسیم گردد؛ براى مثال، در جامعه کارهاى فراوانى در بخش‏هاى اقتصادى، سیاسى، فرهنگى، قضایى و ... وجود دارد. اولاً: این کارها باید میان افراد تقسیم شود و ثانیاً: تقسیم کار باید به اندازه کافى و ضرورى باشد و طبق نیازهاى هر بخش، بودجه و نیرو مصرف گردد. عدل به این معنا، سبب دوام و بقا و تأمین عدالت در کل مجموعه مى‏شود،11 هم‏چنین از پیدایش شکاف طبقاتى و ایجاد طبقه مرفه و ثروتمند در سویى، و طبقات فقیر و نیازمند در سوى دیگر جلوگیرى مى‏کند. توازن، مصلحت کل جامعه را تأمین مى‏کند و به این مسئله توجه دارد که توزیع نقش‏ها و امکاناتْ بخشى، مقطعى و محدود نباشد، بلکه همه جانبه بوده و کلیه بخش‏ها و افراد را در بر گیرد.
ابعاد مذکور تصویر روشن‏ترى از عدالت را به ذهن متبادر مى‏سازد و در تعیین سازوکارهاى تحقق آن یارى مى‏رساند. در نتیجه‏گیرى از آنچه آمد مى‏توانیم برقرارى مساوات، توازن و روحیه اطاعت از قانون در اجتماع، به نحوى که با مراعات حقوقِ تمامى شهروندان همراه باشد، را به عنوان تعریف عدالت اجتماعى پیشنهاد کنیم.

نظر علما و دانشمندان در مورد عدالت اجتماعی

عدالت کلمه وواژه نهایت نیکویی است در قاموس ها ی زبان وادب هر جامعه بشری وهمه جهانیان به آن احترام و اکرام زیادی دارند ودر تمام قرون گذشته به آن نیاز جدی وجود داشته در حال حاضر وآینده نیز نسبت به گذشته احساس نیاز مبرم آن وجود دارد پس بدین اساس عدالت کلمه ای است که ازآغاز خلقت بشر هم گام وهمراه با بشر بوده وپیوند ناگسستنی دارد واجتماع بشری از همان آغاز خلقت وتجمع بدین کلمه مقدس آشنا شده ودر پی تحکیم واستقرارر آن بوده است.
تعابیر متفاوت وگوناگونی را در هر جامعه از این کلمه استفاده نموده اند به این معنی که مفهوم عدالت در جوامع مختلف همانند سایر مفاهیم دیگر اجتماعی نسبی بوده وهر جامعه ویا هر شخصی برزم ومقتضای علم، دانش، ادراک، فضیلت وتحولات اجتماعی جوامع بشری بادر نظر داشت شرایط زمانی ومکانی وطرز دید های افراد ویا گروه های متفاوت ومتغیر است.
افلاطون عدالت را چنین تعریف می نماید ( اجرای عادل شایسته ای که از آن هماهنگی ویک نواخت ساختن اموات اجتماعی حاصل می گردد عبارت است از عدالت ) به اساس نظریه افلاطون عدالت اجتماعی زمانی می تواند که در یک جامعه تامین گردد که برای هر فرد جامعه کاری داده شود که استعداد وشایستگی آن رادارا باشد وشخص مذکور از مداخله نمودن در کار دیگران خود داری نماید. در حالی که امروز در جامعه افغانی ما کار به اهل آن که دارای شایستگی ومهارت های علمی وعملی دارند سپرده نشده وبه جای روابط وویژگی های کاری افرادد روابط پیوندی غیر معقول کار به افراد سپرده می شود وجامع مارا این حالت خود به جانب نا امنی وبی ثباتی کشانده و باز هم خواهد کشاند در حالی که مادر گذشته ها از جمله متمدن ترین مردمان جهان بودیم وتمدن های پر بهاء وگران رادر طول قرون گذشته ی تاریخ جهان داشته ایم.
امروزه نه تنها در جامعه ما بلکه در تمامی جوامع بشری افراد جامعه به آن مدارج عالی از تمدن نرسیده اند تا تمامی اخلاق نیکوی عالی انسانی وحقوقی دیگر افراد جامعه را رعایت نمایند چنانچه در جامعه ما به خاطر برآورده شدن اهداف شخصی وگروهی تمامی حقوق افراد وملت از جانب تعدادی از افراد ویا یک گروه مشخص زیر پا گذاشته شده وما شاید آرام ورنج های بی شماری از افراد جامعه خویش را در طول سال های 74-1372 هجری شمسی بوده ایم وبا سقوط حکومت اسلامی وروی کار آمدن تحریک طالبان وحکومت نام نهاده امارت اسلامی نیز تمامی حقوق فردی، اساسی وشرعی افراد جامعه ما به صورت کلی پایمال گردیده وحتی حقوق انسانی واز همه آزادی های فردی محروم گردیده بودند واینک که در جامعه ما حکومت دموکراتیک روی کار آمده وخود را پابند اصول وقوانین اسلامی می داند پس وظیفه دولت است تا مانع همچو افراد وگروه ها شده وتلاش صورت گیرد تا از مداخله افراد بر حقوق سایرسن جلوگیری گردد ووظایف محوله مطابق به اهلیت، لیاقت، کاردانی، فهم ودانش شخص وشایستگی شخص به شخص داده می شود بنا با سپردن کار به اهل کار با درک واقعی از دانش واستعداد شخص می تواند که عدالت اجتماعی در جامعه استقرار وتحکیم حاصل نماید.


ارسطو در مورد عدالت اجتماعی چنین گفته است: عدل اجرای اعمال نیکو توام با فضیلت وپر هیز گار ی است که با اجرای اعمال خوب ویا اصلاح اعمال نا پسند عرض اندام نموده است. وعدالت را به دو نوع عدل استحقاق وعدل تادیبی تقسیم نموده است که عز هر نوع عدالت به اجرا گذاشتن اعمال نیکو وپرهیز از اعمال نا پسند وغیر اخلاق استنباط می گردد به همین ترتیب وی عدالت را به دو مفهوم عام وخاص تفکیک نموده است. عدالت به مفهوم عام شامل ارتکاب فضایل واحتراز از زرایل وبالا خره اطاعت از عقل ومنطق یا اتخاذ روش اعتدال در امور است وعدالت به مفهوم خاص آن برابری ومساوات میان اشخاص است پس عدالت عبارت از چنان فضیلتی است که به موجب آن باید به هر کسی آن چه که حق اوست داد.
سیسرون عالم دیگر ی است که نظریه افلاطون را تایید نموده ومی افزاید(عدالت عبارت است از احقاق حق به شرط این که به منافع جامعه لطمه ای وارد نیاید) ودوگی حقوقدان فرانسوی را عقیده براین است که عدالت چنان مفهوم است که بشر در هر جامعه مطابق مقتضیات همان وقت برای تشخیص وتفریق درست از نادرست .خوب از خراب در ضمیر خود احساس می نماید واز این که عدالت چون پدیده های دیگر اجتماعی در طبیعت بشری با ملاحظات وقایع وحوادث اجتماعی تحت تاثیر شرایط زمانی ومکانی مختلف تظاهر می نماید. بدین گونه نظر به احتیاجات وتکامل جوامع بشری متکامل تر گردیده وآن چه را که ملتی در یک زمان عدالت پنداشته در زمان دیگر ظالمانه می نگارد وی با تایید نظریت ارسطو ابراز عقیده می نماید .
(هر انسان از این که در جامعه زندگی می نماید حق کسب مقام مطابق لیاقت خویش وآرزو داشته واحساس کسب مقام مطابق استقرار از جمله حقوق فردی واجتماعی شخص می باشد وبا ایجاد سیستم تعیین وظایف تقسیم ثروت واموال حاصلانه طور مساویانه به این افراد زمینه تعاون وتساندار میان آن ها فراهم ساخته عدالت اجتماعی تامین می شود.

علی پاشا صالح عقیده خویش را در رابطه به عدالت اجتماعی چنین ابراز می دارد:(عدالت عبارت از چنان ایده ای است که اصل برابری ومساوات تمام افراد اجتماع را در برابر قانون تامین نموده زمینه احقاق حقوق افراد جامعه را فراهم ومساعد می سازد)


علامه خواجه نصرالدین طوسی که یکی از فیلسوف های بزرگ جهان اسلام است دررابطه به محکمه عدالت وتعریف آن چنین عقیده است که روی عدالت به دوگونه بحث می توان کرد یکی این که عدالت را از فضایل اخلاق وانسانی گفت وآن را سر چشمه ای از حالات روحی فرد است وعقیده دارد که عدالت حد ووسط وحالت تعادل است میان ظلم وانظلام واین حالت فضیلت است ودوم بر مبنای حقوقی که جهت اصول تعاد ل ا فراد جامعه که شرط تکامل آن است تا عدالت درمیان آنان اجرا شود در نهایت تعریفی را که حقوق دانان وعلمای حقوق واخلاق تا حدی برآن موافق اند چنین است گذاشتن هر چیزی در جای خودش عدالت است سپس عدالت رعایت حقوق وآزادی های فردی واجتماعی آزادی بیان واندیشه حق کار وغیره خلاصه دادن حق به حق دار است اجتماعات جوامع جهانی امروز از نقطه نظر اصالت عدالت را به دو گروه تقسیم گردیده اند طرف داران اصالت فرد وطرف داران اصالت جمع.


پیروان اصالت فرد را با ور براین است که عدالت را به مفهوم مساوات در امور اجتماعی دانسته که شامل نفع وضرر است.به این معنی که اراده واحد وانفرادی شخص عادلانه است در تمامی معاملات حقوقی.
پیروان این مکتب فرد را اصل می دانند اساس ویا نظریه شان درساحه اقتصادی رقابت آزاد تشکیل می دهد.
به طور مثال: اشخاص در معاملات تجارتی با هم رقابت نموده وهر یک می کوشند تا منافع فردی شان به حد اعظمی باشد در این صورت اعتقاد دارند که با ازدیاد در منافع فردی منافع عمومی افزایش می یابد واز طرف دیگر از نقطه نظر مسائل سیاسی آزادی فرد در همه امور بر اساس قانون تامین شده می تواند.


طرفداران اصالت جمع اجتماع را اصل می پندارند نظرشان این است که فرد بیرون از اجتماع موجود یتی ندارد این گروه دو نوع عدالت را بین افراد جامعه ودولت حاکم می دانند یکی حقوق مردم است که حکومت ودولت به اساس قانون مکلف به اجرا واداء آن هستند ودوم مکلفیت ها ووجایب مردم است که به اساس نظر یه پیروان مکتب فوق دولت را عده کثیری از افراد اجتماع تشکیل می دهد توزیع وتقسیم ثروت وعواید حاصل از منابع مختلف باید به صورت مساویانه وبدون هر نوع تبعیض وتعصب میان همه افراد جامعه تقسیم گردد واین یک کاری است نهایت عادلانه ودراین صورت عدالت به مفهوم اصلی آن اجرا شده می تواند.

به مناسبت کریسمس

شاید هیچ چیز به اندازه درخت کاج بزرگی که هر ساله اوایل ماه دسامبر در میدان سن پیترو واتیکان قرار داده می شود و تزیین فوق العاده زیبای آن که چشم هزاران هزار توریستی را که برای دیدار از یکی از مهم ترین مراکز گردشگری دنیا به این مکان رهسپار می شوند، به سوی خود خیره می کند، حال و هوای کریسمس و سال نو مسیحی را در رم زنده نکند. فرا رسیدن کریسمس در شهر جاودانه با این درخت کاج معروف که سمبل جشن های مسیحیان برای عید و سال نو میلادی به شمار می رود، به شکلی متفاوت احساس می شود. درخت سمبل زندگی در تمامی فرهنگ هاست. این رسم به خصوص در میان مللی که از نظر سنتی به نیروی طبیعت متصل و وابسته هستند، بسیار رایج است. در فرهنگ بسیاری از کشورها درخت به ابزاری برای جشن گرفتن روشنایی در روز اول زمستان که بلندترین شب سال است، تبدیل می شود که نشانه امیدواری برای تولد دوباره در دوره یی تاریک است.
گوی های رنگی امروزی که روی شاخه های کاج آویزان می شوند، میوه ها و شیرینی های گذشته هستند که در واقع نشانگر تولد زندگی در بهار بعد از زمستان هستند که از طریق کاج، درختی که هرگز نمی میرد، به معرض نمایش گذاشته می شوند. این شکوه و زیبایی شب کریسمس به اوج می رسد؛ شبی که طبق سنتی دیرینه، کنسرت موسیقی بزرگی در میدان سن پیترو برگزار می شود و صبح روز بعد که مصادف با تولد عیسی مسیح است، مراسم دعای مذهبی در کلیسای واتیکان با حضور پاپ رهبر کاتولیک های جهان طبق آیین و سنن دیرینه مسیحیان برگزار خواهد شد. ناهار ظهر روز کریسمس که در آن تمامی اعضای خانواده گرد هم جمع می شوند، تبلور و تجلی شکوه همه آیین هایی است که از روزها قبل همه با اشتیاق فراوان به استقبال آن شتافته اند. ناهاری که ساعت ها به طول می انجامد و با صرف غذا با میوه و شیرینی و کیک های مخصوص کریسمس همراه می شود.
مراسمی که در نهایت سادگی و روزمرگی به نظر می رسد و برگزار می شود اما در بطن خود اعتقادات مذهبی مردم را گنجانده است. ولی آنچه کریسمس رم را به عنوان مقر کلیسای کاتولیک که در قلب واتیکان و پایتخت ایتالیا قرار گرفته از دیگر شهرهای دنیا که همگی با آیین های تقریباً مشابه به استقبال مراسم جشن سال نو می شتابند، متفاوت می کند، بازارهای کوچکی هستند که قدمت دیرینه دارند و در کوچه پس کوچه های تاریخی رم به خصوص میدان ناوونا این شهر که یکی از قدیمی ترین میادین این شهر است و دو چشمه معروف در آن قرار گرفته اند برپا می شوند. این سنتی است که از صدها سال پیش تا به امروز هر ساله تکرار می شود. سنتی که کودکان و البته بزرگسالان را که یاد دوران گذشته خود می افتند، به وجد می آورد. سنتی که برای همه حکم نوعی مراسم مقدس را داراست که احترام و اجرای دقیق آن به یک وظیفه دینی شباهت پیدا می کند.
میدان ناوونا که در روزهای دیگر سال محل عرضه تابلوهای نقاشی یا آثار دیگر هنرمندان خیابانی به توریست هایی است که در سطح شهر پرسه می زنند، در طول چند روز فاصله زمانی عید کریسمس و ششم ژانویه پذیرای بازارهایی است که انواع و اقسام عروسک ها و هدایا و نورهای رنگارنگی که در رابطه با اعیاد مذهبی سال نو ساخته و تهیه شده اند را به مشتریان ارائه می دهند. اگرچه کنسرت های کوچکی که همگی با مضمون مذهبی در میادین مختلف شهر و خیابان های اصلی رم برگزار می شوند، نیز جلوه خاصی به شهر می دهند. شاید در هیچ جای دنیا به اندازه پایتخت ایتالیا مراسم کریسمس و سال نو میلادی تحت تاثیر جشن ها و آیین ها و سنن مذهبی نباشد.
که البته دلیل اصلی این امر را هم باید در قرار گرفتن واتیکان در مرکز این شهر جست وجو کرد که تمامی زائران مسیحی را به ایتالیا می کشاند. در کنار وجه مذهبی کریسمس، خریدها و ریخت و پاش های گوناگون در آستانه سال نو و عید مسیحیان، به روزهای آخر ماه دسامبر معنای دیگری بخشیده اند. خریدهایی که بیشتر در جهت حفظ یک سنت دیرینه که رد و بدل کردن هدایا در شب کریسمس است، انجام می شوند؛ سنتی که در هر حال و در همه شرایط باید حفظ شود. حتی در سالیان اخیر که تورم و افزایش قیمت ها قدرت خرید مردم را در شب کریسمس به حدی قابل توجه کاهش داده که دیگر از آن ولخرجی های آخر سال خبری نیست. و البته شاید جذاب ترین بخش تعطیلات زمستانی، سفرهایی هستند که اغلب موارد به منظور بازگشت به خانه برای جشن شب کریسمس در کنار دیگر اعضای خانواده انجام شود.
طبق یک سنت قدیمی شب کریسمس را باید در کنار خانواده سپری کرد و برعکس شب سال نو که همه برای جشن و پایکوبی تا صبح به خیابان ها می ریزند، به دوستان و آشنایان اختصاص پیدا می کند. حتی بیشتر کسانی که تعطیلات دوهفته یی را در مناطق دیگر گذرانده اند سعی می کنند جشن های شب سال نو را در هر کجا که هستند به بهترین نحو ممکن برگزار کنند. در فضایی که هنوز چراغانی خیابان ها که پیش از عید کریسمس انجام شده، چهره شهر را زیباتر از هر زمان دیگری کرده است. کنسرت های گوناگون، رقص های خیابانی، میهمانی های فراوان تا صبح روز اول ژانویه ادامه پیدا می کنند تا اولین روز اولین ماه سال را از بقیه آن متمایز کنند. پنج روز بعد از جشن های شب سال نو تعطیلات زمستانی به پایان می رسند در حالی که شاید تب این روزهای پرالتهاب هنوز به آخر خط نرسیده باشد.





استرس

پدیده استرس یا فشار عصبی از مسایل بسیار حاد کنونی سازمان‌ها می‌باشد که سلامت جسمی و روانی نیروی کار را به خطر انداخته و هزینه سنگینی را به سازمان‌ها وارد ساخته است، گروهی از صاحب‌نظران رفتار سازمانی، استرس ناشی از شغل را بیماری شایع قرن نامگذاری کرده‌اند شاید هم به راستی دوران ما عصر استرس‌ها است که در آن انسان بیش از هر زمان دیگر در معرض عوامل استرس‌زا قرار گرفته و مسایل و مشکلات زیادی از هر سو او را احاطه کرده است: این عوامل استرس‌زا به طور حتم با پیچیدگی روزافزون سازمان‌ها و گسترش تکنیک‌ها؛ ابزارها و دیگر ابعاد سازمان، در صورت عدم برنامه‌ریزی صحیح دقیق افزایش می‌یابد.
● هدف‌های رفتاری
همچنان که تغیر و تحول در روند زندگی جاودانه شده است، استرس نیز یکی از اجزاء لاینفک زندگی امروزی به حساب می‌آید. از آنجایی که هیچ کدام از ما به هیچ وجه قصد ندارد زیر آن له شده و از بین برود، بنابراین باید از همین ابتدا آخر خط را برای خود مشخص کنیم و جوانب مختلف امر را بپذیریم. این مطلوب، قابل دسترسی نخواهد بود، مگر در صورت پذیرش وجود استرس.
استرس شغلی یک بیماری مزمن است که در نتیجه شرایط سخت کاری به وجود آمده و بر روی عملکرد فردی و سلامت جسمی و ذهنی فرد تاثیر می‌گذارد. دلیل اصلی تعداد بسیار زیادی از مشکلات روحی و روانی، به طور مستقیم از استرس‌های شغلی نشئت می‌گیرد. استرس موجود در محیط کار، در برخی موارد، حتی می‌تواند ناتوانایی‌هایی را نیز در فرد ایجاد کند. در موارد حاد، روانپزشک برای یافتن شیوه درمانی مناسب، می‌بایست دلیل و درجه استرس شغلی را ارزیابی نماید.
اندی آلیس از کالج راسکین، آکسفورد، انگلستان، اخیراً در حال کار کردن بر روی پروژه‌ای مربوط به استرس شغلی است. او در نموداری نشان داده است که استرس، چگونه می‌تواند بر روی بازده کاری کارمندان تاثیر بگذارد. وی در ادامه توضیح می‌دهند که در مراحل اولیه، استرس شغلی می‌تواند بدن را در وضعیت اضطراری قرار داده و موجب شود تا راندمان کاری فرد، افزایش پیدا کند. شخص در این زمان همواره به خود تاکید می‌کند که: من باید کارهایم را بهتر انجام دهم؛ اما اگر این شرایط نادیده گرفته شده و مورد بررسی قرار نگیرد، بدن همچنان در حالت اضطراری باقی می‌ماند و در نتیجه بازده کاری به طور خودکار کاهش پیدا کرده و سلامت فرد به خطر می‌افتد.
● عوامل به وجود آورنده استرس شغلی:
۱) حمایت نکردن مسوولان از کارکنان
۲) ارزشیابی‌های ناعادلانه
۳) عدم امنیت شغلی و عدم امکان ارتقاء و پیشرفت
۴) وجود همکاران ناخوشایند
۵) حجم زیاد کارها یا بیش از اندازه کم بودن کارها
۶) ساعات کاری نامعلوم و مشکلات خانوادگی و عدم استراحت به موقع کارکنان
۷) تقاضاهای زیاد ارباب رجوع
۸) رقابت غیرمعمول بین کارکنان و نادیده گرفتن خواسته‌های آنان
۹) عدم رسیدگی به شکایات کارکنان
۱۰) فشار بیش از حد ناشی از غیرواقعی بودن مهلت انجام کارها
۱۱) نداشتن مهارت کافی در نحوه انجام کار
۱۲) شرایط فیزیکی نامطلوب محیط کار
۱۳) عدم حضور به موقع در محل کار
● ناامنی شغلی
اداره‌جات سازمان یافته در حال دگرگونی هستند و دلیل آن نیز چیزی جز تغییر و تحول در ساختارهای اقتصادی و گریز از فشارهای مالی نیست. این روزها فاکتورهایی نظیر: سازماندهی مجدد تشکیلات، اعمال کنترل، ادغام شرکت‌ها، نقل و انتقال و... به عنوان موارد اصلی ایجاد استرس برای کارکنان درآمده‌اند. از سوی دیگر کارخانجات و شرکت‌های متفاوت نیز سعی می‌کنند تا حتی الامکان در این چالش باقی مانده و پیروز از میدان خارج شوند. چنین اصلاحات اساسی و بنیادینی بر روی همه مشاغل (چه یک پزشک و چه یک کارگر ساده) تاثیر می‌گذارد.
● تقاضای بالا در اجرا
انتظارات غیرواقعی، به ویژه در زمان سازماندهی مجدد شرکت‌ها، گاهی فشار بی‌دلیل و مضری را بر روی کارکنان اعمال می‌دارد به عنوان یکی از منابع مهم و بزرگ تنش و اضطراب محسوب می‌شود.حجم بالای کار، ساعات طولانی کاری، و گرایش شدید به اتمام پروژه‌ها در مدت زمان معین، می‌تواند کارمندان را از نظر جسمی و روحی تحت فشار بی حد و حصری قرار دهد. سفرهای مکرر تجاری و دور بوده بیش از اندازه از خانه و خانواده نیز می‌تواند به عنوان یکی دیگر از عوامل ایجاد استرس به شمار آید.
● تکنولوژی
گسترش تکنولوژی در سیمای بهره‌گیری از فن‌آوری‌هایی نظیر: کامپیوتر، پیجر، تلفن همراه، دستگاه فکس، و اینترنت، باعث افزایش سرعت و دقت شده است. از اینرو کارفرمایان انتظار دارند تا کارمندان با استفاده از امکانات فوق‌الذکر، خلاقیت، سودمندی، و لیاقت خود را بیش از پیش افزایش دهند. پی رو این انتظار، فشار بر روی کارکنان، به منظور انجام به موقع و بی‌نقص کارها را به طور طبیعی زیاد می‌شود. کارگرانی که با ماشین‌های سنگین کار می‌کنند، به منظور برخورداری از هوشیاری دایمی، می‌بایست استرس بی‌حد و اندازه‌ای را تحمل کنند. از سوی دیگر مسأله همسو شدن با پیشرفت‌های تکنولوژیکی مطرح می‌شود و کارکنان مجبور هستند کاربرد نرم‌افزارهای متعدد را در مدت زمان بسیار کوتاهی فرا گیرند، که این مطلب خود یکی از عوامل موثر برای ایجاد استرس در افراد به شمار می‌رود.
● فرهنگ محیط کار
پیدایش سازگاری با محیط کار، می‌تواند از ابعاد مختلف، امری استرس‌زا محسوب شود و فرقی نمی‌کند که به تازگی وارد فضای جدید کاری شده باشید و یا اینکه برای سالیان دراز در آن بخش مشغول به خدمت باشید. فرد برای اینکه بتواند خود را با گزینه‌های مختلف فرهنگ محیط کار از قبیل: الگوهای ارتباطی میان افراد مختلف، رعایت سلسه مراتب، رعایت فرم و پوشش مخصوص‌ (در صورت نیاز) و مهم‌تر از همه الگوهای رفتاری و کاری کارفرما و همقطارهایش وفق دهد، ملزم به رعایت یکسری خط‌مشی‌های از پیش تعیین شده می‌باشد. در نتیجه فرد خواه ناخواه به سمت مشکلات عدیده‌ای با همکاران و یا حتی با مقامات بالاتر سوق داده می‌شود. در بسیاری از موارد سیاست‌های شغلی و یا شایعات بی‌پایه و اساس در محیط کار، از مهمترین منابع تولید استرس می‌باشند.
● مشکلات شخصی یا خانوادگی
کارمندانی که دچار مشکلات خانوادگی و یا شخصی هستند، معمولاً تنش‌های شخصی خود را با مسایل کاری مخلوط کرده و آن‌ها را با خود به محیط کارشان می‌آورند. زمانی که فرد در حالت افسردگی و خستگی مفرط باشد، توجه او متمرکز نشده و انگیزه‌هایش تا حد بسیار زیادی کاهش پیدا می‌کنند و همین امر سبب می‌شود تا از عهده مسوولیت‌های شغلی خود به خوبی برنیاید.
● خانم‌ها و استرس شغلی
خانم‌ها علاوه بر استرس‌های شغلی رایج، ممکن است در محیط کار مورد آزار و اذیت فیزکی نیز قرار بگیرند. از مدت‌ها قبل، آزار و اذیت و سوءاستفاده‌های جنسی از خانم‌ها در محیط‌های کاری، به عنوان یکی از موارد تنش‌زای مهم برای این قشر به شمار می‌رفته است. خانم‌ها ممکن است استرس بسیار زیادی را به دلیل مثلاً آزاد محیط‌های خشن‌ کاری تجربه کنند که از نظر قانونی در قالب رفتارهای زننده و مرعوب در محیط کار تشریح می‌شود، و می‌تواند در پرتو رفتارهای ناخوشایند زبانی یا فیزیکی نمود پیدا کند؛ همانطور که پیش‌تر نیز اشاره شد، این امر به عنوان یکی از منابع استرس‌زای دایمی برای خانم‌ها به شمار می‌آید. همچنین تبعیضات بی‌رویه در محیط‌های کاری، فشارهای خانوادگی، و نیازهای اجتماعی نیز به این منبع استرس، افزوده می‌شوند.
● علایم و نشانه‌های استرس شغلی
علایم استرس شغلی در افراد مختلف، متفاوت بوده و به عوامل بیشماری از قبیل: موقعیت و شرایط کاری مختلف، مدت زمان قرار گرفتن در معرض استرس، و میزان استرس وارد شده به فرد، بستگی دارد. اما نمونه‌های بارز علایم استرس شغلی عبارتند از:
▪ بی‌خوابی
▪ پرتی حواس
▪ اضطراب و تنش
▪ غیبت از کار
▪ افسردگی
▪ خستگی
▪ ناامیدی و عصبانیت در حد افراطی
▪ مشکلات خانوادگی
▪ بیماری‌های جسمی از قبیل:
۱) بیماری‌های قلبی،
۲) میگرن،
۳) سردرد،
۴) سوءهاضمه
۵) دیسک کمر
● پیامدهای استرس شغلی:
استرس دارای پیامدهایی نیز می‌باشد. اگر فشار عصبی مثبت باشد ممکن است نتیجه آن، فعالیت، جدیت و انگیزش بیشتر باشد اما آنچه بیشتر مورد توجه است پیامدهای منفی استرس می‌باشد که این پیامدها ممکن است فردی باشند و عدتا بر فرد تأثیر بگذارد هر چند ممکن است سازمان نیز به طور مستقیم و غیرمستقیم از این پیامد متأثر شود. ولی این فرد است که بهای آن را می‌پردازد.
▪ پیامدهای فردی استرس را می‌توان در گروه‌های زیر قرار داد:
۱) پیامدهای رفتاری (مصرف دخانیات، خشونت، حادثه‌آفرینی)
۲) پایمدهای روانی (افسردگی، پرخوابی، بی‌خوابی، مشکلات خانوادگی و...)
۳) پیامدهای جسمی(حمله قلبی، سردرد، کمردرد، زخم معده، ناراحتی‌های پوستی)
همچنین استرس دارای پیامدهای سازمانی از جمله: کاهش عملکرد مناسب، افزایش تعداد غیبت‌ها، موارد استعفا، کاهش رضایت شغلی، کاهش تعهد سازمانی و... می‌باشد.
● روش‌های فردی کاهش استرس شغلی:
۱) قوانین کاری و مسوولیت کاری خود را به طور روشن مشخص کنید.
۲) درباره مشکلات کاری خود به سرپرست یا رییس خود صحبت کنید.
۳) به توانایی‌های خود باور داشته باشید و مهارت‌ها و توانایی‌های خود را با مطالعه و استفاده از تجربیان دیگران به خصوص همکاران با سابقه بالا ببرید.