ازدواج
یکی از مشکلاتی که ما جوانان داریم و هر روز هم برای حل آن شعارهای مختلفی می شنویم ازدواج است خوب قسمتی از این مشکل مربوط به مسوولان و دولت است که آن فراهم کردن شرایط برای دریافت آسان و بدون دردسر وام و تسهیلات برای زوج های جوان است متاسفانه شرایط دریافت وام ازدواج آنقدر سخت و دشوار است که جوانانی که احتیاج و نیاز به این وام دارند با این شرایط از دریافت وام محروم می مانند و همین طور است قضیه مسکن که حالا خرید خانه که هیچ اجاره آن هم برای زوج های جوان به یک رویا تبدیل شده است اما قسمتی دیگر مربوط است به خانواده ها متاسفانه بعضی خانواده ها معیار های سخت و گاهی عجیب و غریبی را به عنوان شرایط ازدواج عنوان می کنند به عنوان مثال دوست من که به خواستگاری رفته بود و جوانی با شخصیت و اخلاق و نیز از نظر مالی وضع خوبی داشت فقط به خاطر این که قدش با قد آن دختر اختلاف زیادی داشت به او جواب رد دادند .
حتما شما هم می دانید که امروزه در خواستگاری ها دو معیار شاخص برای ازدواج هست که اگر کسی نداشته باشد موفق به ازدواج نمی شود:1-سرمایه 2-میزان تحصیلات البته من نمی خواهم بگویم که همه خانواده ها این طور هستند یا هیچ خانواده ای اخلاق و شخصیت برایش مهم نیست و همین طور نمی گویم که داشتن سرمایه و تحصیلات مهم نیست اتفاقا اگر کسی نمی نواند هزینه های زندگی مشترک را تامین کند نباید ازدواج کند و همین طور تحصیلات هم اهمیت دارد و بهتر است شوهر و همسر از نظر میزان تحصیلات هم سطح باشند اما نظر شخصی من این است که اخلاق و شخصیت از همه اینها مهمتر است ممکن است فردی سرمایه دار باشد ولی از نظر اخلاقی و شخصیتی در سطح پایینی باشد همان طور که ممکن است یک دکتر از یک دیپلمه از نظر اخلاقی پایین تر باشد.
از خانواده های محترمی که دختران یا پسران شان به شرایطی رسیده اند که می توانند زندگی مستقل تشکیل دهند تقاضا دارم از سختگیری های بی مورد و بی دلیل اجتناب کنند چون این سختگیری ها هم موجب سرخوردگی جوانان می شود هم تبعات اجتماعی و اخلاقی بدی به دنبال دارد چون اگر در راه های مشروع بسته شود باز شدن در راه های نامشروع امری اجتناب نا پذیر است.
ادامه این موضوع را به بعد موکول می کنم