گفتی بمان
گفتی بمان میخواستم اما نمی شد
گفتی بخوان میخواستم یا بغض می آمد سراغم یا نمی شد
می خواستم ناگفته هایم را بگویم اما نمی شد
گفتم که می ترسم ز سحر نگاهت گفتا نترس ای خوب من اما نمی شد
گفتی که تا فردا خداحافظ ولی آه آن شب نمی دانم چرا سحر نمی شد