اگر به سریال های تلویزیونی دقت کرده باشید حتما و قطعا متوجه این نکته شده اید که در سریال های ایرانی افرادی که نقش مثبت دارند همیشه تیپ و ظاهر خاصی دارند و افرادی که نقش منفی هم دارند همیشه ظاهر و شکل خاصی دارند .
متاسفانه این مساله تاثیر منفی بر روی جامعه گذاشته است و گاهی اوقات مردم در برخورد با دیگران نا خواسته به ظاهر دیگران توجه دارند و از روی ظاهر در مورد باطن افراد قضاوت می کنند که همیشه این معیار نمی تواند معیار خوبی باشد و گاهی هم این طرز قضاوت منجر به حوادث جبران ناپذیری شده است.
به عنوان نمونه در اطراف دانشگاهی دختر و پسر دانشجویی در حال صحبت کردن با هم بودند شخصی از دور آنها را می بیند و چون به نظرش ظاهر آن پسر به افراد خلافکار و بزهکار شباهت داشته است به مکان صحبت آن دو می رود و با آن پسر درگیر می شودو او را با چند ضربه چاقو می کشد چون به خیال خودش می خواسته جلوی وقوع جرمی را بگیرد.
اما جدا از این سوالی که متاسفانه هنوز به جواب آن دست نیافته ام این است که چرا عده ای مرتب بودن و مرتب کردن ظاهر و به قول معروف سر و وضع را کاری بیهوده و آن را نشانه خلافکار بودن و گناه کار بودن می دانند؟
یادم هست با شخصی که به قول ایرانیها "سر و وضعی ژولیده و پولیده داشت"ادعا می کرد و اعتقاد داشت هر چه ظاهرت نا مرتب تر باشد به خدا نزدیکتر می شوی!
واقعا راست میگید.
من همیشه میگم خانوم های چادری تو سریال همیشه بدبخت اند وخانوم های متشخص همیشه آرایش کرده این در حالی است که خانومی کامل تر است که به دستورات اسلامش مقید تر باشه انگار خانوم های چادری نمی توانند متشخص و تحصیل کرده باشد.
و این جا وظیفه ادبیات و فرهنگ آزاد اینه که این تفاوت ها رو از بین ببره. یعنی ما یک کتاب می خونیم و یا فیلمی می بینیم که یک آدم با اخلاق ناپسند ظاهری خوشایند دارد. یعنی می فهمیم که این دو به هم هیچ ارتباطی ندارند.
این یکی از فواید آزادی هنر و فرهنگ است.
البته شخصیت هیچ انسانی در ظاهرش نیست و ما حق نداریم افراد را بر مبنای خصوصیات ظاهری بسنجیم!
مثلاْبر طبق ظواهر بگوییم فردی که سوار بر ماشین فلان مدل یا فلان محلی که در آن سکونت دارد یا میزان درآمد شخصی اش یا حتی قیافه و ظاهر آراسته اش/خوب است و مورد تایید. نه اگر بخواهیم اینگونه افراد را از هم تمیز دهیم نهایت سطحی نگریست!
چون به قولی گویند:تا مرد سخن نگفته باشد /عیب و هنرش نهفته باشد.
حتماْ در طول زندگی با افرادی که به ظاهر آراسته و مرتب هستند برخورد داشته ایم که تا لب به سخن گشوده اند /در دل به خود توهین نموده ایم بر این افکار غلط/که چرا فکر کرده ایم که او با دیگران فرق دارد!
ولی باید بگویم که انسان بر طبق خواسته های درونیش به زیبایی گرایش دارد و زیبا پسند است/پس بهتر است هر کس در پاکیزگی و خودآرایی به خودش توجه کند و این پسندیده تر است تا ژولیدگی و نا منظمی.
نزدیک شدن به خدا؟! به این سادگی هی هم نیست...
ممنون بابت همه چیز
منو سر افطار دعا کن
دلت شاد
جالبه توو تلویزیون تنها در شرایطی اجازه میدن که بازیگر از کروات استفاده کنه که شخصیت منفی فیلمو داشته باشه.یعنی همین که اول فیلم دیدیم کسی کروات زده فورا باید بفهمیم که این آدم بدست و کسی که لباسشو رو شلوارش انداخته بود 1.5 هم ریش داشت این آدم خوب داستان.
سلام
با شما موافقم که الگو سازی درست و غلط را رسانه ملی در جامعه تزریق میکند.
ولی موافقم نیستم که این الگوسازی ملاک رفتاری ما باشد. همه ی ما دوستان و آشنایانی با ظاهرهای مختلف داریم که با رفتار و معاشرت در مورد شخصیت واقعییشان قضاوت می کنیم.
این را هم به یاد داشته باشیم هر مکان و زمانی ، لباس و ظاهر خود را می طلبد. بعضی از ما با لباس پارتی در دانشگاه حاضر میشویم و انتظار داریم دیگران درکمان کنند.
خلاصه اینکه ، در کوزه همان برون تراود که در اوست.
ساغولاسیز.
Salut Francois
فکر میکنم اینا یه سری تعریف اشتباه بوده که اون قدر تکرار شده که جا افتاده؛ و به این سادگی از بین نمیره. مثل خیلی اشتباهای دیگه که راه رو برای قضاوت سطحی و سلیقهای در مورد افراد باز میکنه.
ضمن این که شلختگی راحته و این میتونه یه توجیه باشه برای یه عدهای.
جالبه که حتی این مسئله در مورد اسم آدم ها هم صدق میکنه! یعنی هر قشری یه سری اسمای خاص دارن توی فیلم و سریالایی که ازشون حرف میزنی!
راستی فرانسوا ! میتونم تو رو به یه قالب جدید برای وبلاگت مهمون کنم ؟؟ اگه جوابت مثبت بود، ایمیلت رو بده تا برات send کنم. خوشحال میشم.