یکی از معضلات جامعه ما استفاده از اشخاص در پستهای غیر تخصصی شان است که این معضل در مکانهایی مثل:ادارات،وزارت خانه ها،موسسات ،شرکتها،دانشگاه ها و... دیده می شود که خود این معضل باعث ایجاد معضل های دیگری می شود مهم ترین معضلی که به سبب این معضل ایجاد می شود در سطح مدیریتی کشور است به عنوان مثال فرض کنید مدیر یک شرکت راه سازی در رشته برق تحصیل کرده است زمانی که در این شرکت مدیر می خواهد تصمیمی بگیرد یا این شرکت قرار است در شهر پروژه مربوط به راه سازی انجام دهد چون آن مدیردر پست غیر تخصصی خود به کار گرفته شده است تصمیماتش هم غیر تخصصی و فاقد برنامه ریزی دقیق خواهد بود و منجر به مشکلات جدیدتر می شود یا خود من در دبیرستان معلمی داشتم که رشته تحصیلی اش شیمی بود ولی فیزیک تدریس می کرد و هیچگونه تسلطی بر فیزیک نداشت و همین مساله در امتحان نهایی به دانش آموزان ضربه زد و خیلی از آنها در فیزیک تجدید شدند.
ولی سوالی که در اینجا پیش می آید این است که آیا در جامعه ما افراد متخصص آنقدر کم و اندک هستند که از افراد غیر متخصص در حرفه و شغل و تخصص آنها استفاده می شود ؟اگر جواب مثبت است که بحث ضعف و عدم کارایی نظام آموزشی مطرح می شود و اگر جواب منفی است چه لزومی به استفاده از افراد در پستهای غیر تخصصی شان است با وجود این که در جامعه ما معضل بیکاری وجود دارد و قطعا افرادی هستند که در این پستها تخصص لازم و کافی را دارند ولی از معضل بیکاری رنج می برند و علاوه بر این این مساله می تواند باعث از بین رفتن اعتبار خودکسانی شود که این افراد غیر متخصص را استخدام کرده اند یا آنها را به پستی منصوب کرده اند.
مثال دیگری در این رابطه ذکر می کنم:فرض کنید که شما با دوستانتان یا خانواده تان به سینما رفته اید و بلیط تهیه می کنید و در بلیط جایگاه نشستن شما در سینما مشخص است و حالا فرض کنید شخصی مکان نشستنش در ردیف اول مشخص شده است اما بگوید من دوست دارم در ردیف آخر بنشینم و شخصی دیگر بر عکس و همینطور عده ای دیگر هم در مکانی جز مکان تعیین شده خود بنشینند بدین ترتیب درست است که همه مکانی برای نشستن دارند اما عده ای که می خواهند در مکان تعیین شده خود بنشینند نمی توانند و از مکان فعلی خود ناراضی هستند به عبارت دیگر هر کس در مکانی جز مکان اصلی خود نشسته است.
در آخر جمله ای از آمریکاییها ذکر می کنم که می گویند:اگر هر کس سر جای خود بنشیند برای نشستن همه جا هست
دست مریزاد نکته قابل توجهی بود.
اگر در ۲۸ سال پیش نمی گفتند که ما تخصص نمی خواهیم!ما افراد متعهد می خواهیم!
واگر در جامعه به ضوابط بیشتر از روابط توجه می شد و فعالیت افراد طبق چارچوب و تحصیلاتشان بود همه چیز سر جای خودش بود!
ولی افسوس...
توو کشور ما اکثر افراد سر کارهایی هستن که واقعا دوست ندارن ولی خوب چاره چیه زندگی خرج داره
هیچ کس ویرانی ام را حس نکرد وسعت تنهایی ام را حس نکــرد
در میــان خـنــده هـای تـــلـخ مـن گریه ی پنهانی ام را حس نکـرد
در هجوم لحظه هــای بـی کــسی درد بی کس ماندنم را حس نکرد
آن که بــا آواز من مانــوس بــود لحظه ی پایانی ام را حس نکـرد
من آپیمممممممممممم ... بهم سر بزنی خوشحالم می کنی .
سلام
سلام
دوست من جایگاه و تخصص در ایران تعریف متفاوتی با آنچه شما فکر می کنید دارد. چرا به زور می خواهید مقایسه کنید. جایگاه شغلی در ایران محلی برای نشستن است و بر نخواستن. تخصص مدرکی که عقبه علمی و معلوماتی آن زیر سوال است. مگر غیر این است؟
سلامت و شاد باشید.
سلام دوست عزیزم من به روزم اگه ی سر بزنین خوشحال می شم.منتظر قدم های زیباتون هستم.
سلام دوست گلم
واقعا راست می گی چه کنیم دیگه باید تحمل کنیم دیگه
سلام عزیزم مرسی از حضورت
جالب می نویسی
من آپم
منتظرم
عشق یعنی سرو هایی سر بلند
عشق یعنی خار ها هم گل کنند
عشق یعنی تو بسوزانی مرا
عشق یعنی سایه بان من تو را
سلام
مطلب واقعا حقیقتیه مخصوصا راجع به ایران...جمله آخری هم عالیه
دلت شاد
مشکل آنجاست که به اشتباه فکر میکنیم نظام استخدام موروثی از رده خارج شده است... اما... حالا موروثی نه. آشنائی! و یا...
دانشگاه هامون هم که... حیف دانشجوئی که درس بخونه! وقتی که اونی که تخصص علمیش به اندازه ی یک شانزدهم!! تو هم نیست معدلش میشه مثل تو! و بعد هم توی استخدامی...
یا علی